Saturday، ۱ Dey ۱۴۰۳
چند ماه پیش، تیم ما تصمیم گرفت یه تیزر تبلیغاتی حرفهای برای معرفی محصول جدیدمون بسازه. همه پر از هیجان بودیم و کلی ایدههای جذاب و خلاقانه تو ذهنمون داشتیم. خلاصه، حسابی آماده بودیم که بترکونیم!
اما خب، وقتی وارد مرحله اجرا شدیم، تازه فهمیدیم کار به اون راحتی که فکر میکردیم نیست. انگار چالشها دونهدونه از راه میرسیدن تا ما رو محک بزنن.
اول از همه، نوشتن یه سناریوی درست و حسابی بود. یه چیزی که هم مخاطب رو جذب کنه و هم بتونه پیام محصول رو قشنگ منتقل کنه. بعدش رسیدیم به نورپردازی و تصویربرداری. اونجا تازه فهمیدیم تجهیزات و دانش تخصصیای که لازم داریم، از امکاناتمون خیلی بیشتره.
حالا اینا به کنار، پیدا کردن یه صدای مناسب برای گویندگی که بتونه حس تیزر رو به مخاطب منتقل کنه، شد یه جستجوی بیپایان. و در نهایت، تدوین همه اینا که باید خیلی دقیق و هماهنگ انجام میشد، کلی بیشتر از زمانی که برنامهریزی کرده بودیم طول کشید.
درست زمانی که احساس میکردیم به بنبست رسیدهایم و شاید مجبور شیم استانداردهامون رو پایین بیاریم، یکی از بچههای تیم یه ایده طلایی داد که انگار یه جرقه امید تو دلمون روشن کرد: «چرا از هوش مصنوعی استفاده نکنیم؟»
همین پیشنهاد همهچیز رو عوض کرد! ابزارهای هوش مصنوعی نه تنها کارهای فنی سخت ما رو آسونتر کردن، بلکه اجازه دادن خلاقیتمون رو بدون هیچ محدودیتی بهکار بگیریم.
حالا تو این وبلاگ، میخوایم ابزارهایی که بهمون تو مراحل مختلف کمک کردن رو بهتون معرفی کنیم تا شما هم بتونید یه تیزر حرفهای بسازید و هوش مصنوعی رو از نزدیک تجربه کنید. همراه ما باشید و جادوی هوش مصنوعی رو تجربه کنید.
نوشتن یه سناریوی جذاب و تاثیرگذار، اولین چالش جدیای بود که سر راه تیم ما سبز شد. در دنیای امروز که رقابت سر جلب توجه مخاطب، نفسگیره، و نوشتن یه سناریو قلب تپنده یک تیزر موفقه. این قلب باید طوری بتپه که نهتنها مخاطب رو در چند ثانیه اول میخکوب کنه، بلکه اونقدر تاثیرگذار باشه که مخاطب دست به اقدام بزنه.
تو این مسیر، چند تا اصل طلایی برامون روشن شد:
یه قلاب حرفهای بزنید: از همون اولین جمله، کاری کنید که مخاطب حس کنه نمیتونه از ویدیو چشم برداره.
کوتاه و گویا باشید: پیام باید بدون حاشیه و پیچیدگی، مستقیم به مخاطب منتقل بشه.
هیجان و جذابیت رو فراموش نکنید: سناریو باید حس کنجکاوی و هیجان رو تحریک کنه.
با شخصیت برند همخوانی داشته باشید: لحنتون باید همون هویتی باشه که برندتون داره.
نیاز مخاطب رو بشناسید: سناریو باید دقیقاً با دغدغهها و نیازهای مخاطب هدف هماهنگ باشه.
دعوت به اقدام (CTA) فراموش نشه: آخرین ضربه رو با یه CTA واضح و جذاب بزنید، چیزی که مخاطب رو تشویق کنه قدم بعدی رو برداره.
وقتی این موارد رو مرور کردیم، باز هم حس کردیم که چیزی کم داریم. اینجا بود که به هوش مصنوعی ChatGPT فکر کردیم. این ابزار خیلی سریع به کمکمون اومد.
ما اول اطلاعاتی مثل نوع محصول، هدفمون از تبلیغ، مدت زمان تیزر، و حتی مشخصات مخاطب هدف رو بهش دادیم. ازش خواستیم تا بر اساس این دادهها یه سناریوی خاص و خلاقانه بنویسه.
نتیجه فوقالعاده بود! ChatGPT نهتنها ایدههای جدید و خلاقانهای به ما داد، بلکه تو تنظیم پیامهای مختصر، جذاب و تاثیرگذار هم یه همراه بینظیر بود.
میتونیم بگیم این ابزار هوش مصنوعی ChatGPT کمک کرد تا سناریومون یه سر و گردن بالاتر از چیزی باشه که انتظار داشتیم!
بعد از ایده پردازی و سناریو نویسی، با دست پر وارد مرحله اجرا شدیم، ولی تازه متوجه شدیم با چه چالشهای بزرگتری روبرو هستیم.
نورپردازی: هر چقدر تلاش میکردیم، نور طبیعی و حرفهای به نظر نمیرسید. سایهها یا خیلی زیاد بودند یا خیلی مصنوعی!
افکتهای بصری: ایدهها روی کاغذ عالی به نظر میرسید، اما هیچ کدوم از نرمافزارهایی که استفاده میکردیم، نمیتونستند حسی که مدنظرمون هست رو به تصویر بکشه.
زمانبندی: هر مرحله از کار بیشتر از چیزی که فکر میکردیم طول میکشید، و فشار تحویل پروژه داشت ایدهها رو نابود میکرد.
بعد از چندبار تلاش طاقتفرسا و بینتیجه، یکی از اعضای تیم پیشنهاد کرد که از هوش مصنوعی Luma استفاده کنیم. در ابتدا شک داشتیم، اما تصمیم گرفتیم به عنوان آخرین راه امتحان کنیم.
نتیجه؟ شگفتانگیز بود.
فقط به چندتا عکس نیاز داشتیم که به عنوان فریم اول و آخر تیزر انتخاب کنیم. ولی جلوههای سهبعدی و افکتهای بصری Luma ایدههای ما رو زنده کردند.
طوری که همهی اعضای تیم از دیدن خروجی حیرتزده شده بودند.
سرعت رندر و سهولت استفاده از این ابزار، باعث شد پروژه نه تنها به موقع، بلکه زودتر از موعد تحویل داده بشه
حالا هر وقت به تیزر نگاه میکنیم، فقط یک چیز به ذهنمون میرسد: اگر Luma AI نبود، احتمالاً این پروژه هیچ وقت به نتیجه نمیرسید.
برنامه Luma فقط یک ابزار نیست؛ یک شریک خلاقه که کارهای پیچیده رو آسان میکنه و کمک میکنه بدون استرس، ایدههایتان را به بهترین شکل اجرا کنید.
اما داستان به اینجا ختم نمیشه. کنار Luma AI، استفاده از Hailuo و RunwayML هم خیلی به پروژهمون کمک کرد تا کار رو به یه سطح جدید برسونیم.
Hailuo AI با قابلیت ساخت ویدیوهای شخصیسازیشده و واقعی از متنها، به ما این امکان رو داد که تصاویر و انیمیشنهای جذابتری بسازیم. این سرویس به راحتی تونست شخصیتهای مختلف رو براساس اسکریپتهایی که نوشتیم، بسازه و همین باعث شد تولید کار خیلی سریعتر بشه.
از طرف دیگه، RunwayML ابزارهای خیلی پیشرفتهای به ما داد که باهاشون تونستیم افکتهای بصری پیچیده و ترنزیشنهای سینمایی رو به راحتی بدون نیاز به تخصص عمیق در نرمافزارهای پیچیده، پیادهسازی کنیم.
وقتی فکر میکنید همه چیز برای ساخت یه تیزر تبلیغاتی حرفهای آمادهست، یه نکته خیلی مهم نباید از یادتون بره: موسیقی.
همونطور که یه تصویر میتونه هزار تا کلمه رو بیان کنه، یه موسیقی خوب هم میتونه هزار تا حس رو بیدار کنه. اگه تصویر چشم مخاطب رو جذب میکنه، موسیقی مستقیم میره سراغ قلبش و باهاش حرف میزنه.
بعد از اینکه به کمک ابزارهایی مثل ChatGPT برای نوشتن سناریو و Luma برای ساخت جلوههای بصری، تیزرمون رو ساختیم، رسیدیم به مرحلهای که به یه صدای خاص نیاز داشتیم.
یه صدایی که مثل یه امضای صوتی، روح و پیام برندمون رو منتقل کنه. اینجا بود که فهمیدیم موسیقی و صدای گویندگی چه نقش مهمی تو جادویی کردن تیزر دارن.
یکی از بهترین ابزارهایی که اینجا به دادمون رسید، Suno AI بود. این ابزار مثل یه آهنگساز دیجیتال حرفهای، بهمون کمک کرد یه موزیک دقیق و هماهنگ با لحن و پیام برندمون بسازیم.
حتی برای صداگذاری و گویندگی هم ابزارهایی داشت که تونست صدا رو جوری تنظیم کنه که با موسیقی پسزمینه کاملاً هماهنگ باشه.
نتیجه؟ تیزر ما فقط یه ویدیوی تبلیغاتی ساده نبود؛ یه اثر هنری بود که با تصویر، صدا و موسیقی، داستان برندمون رو روایت میکرد و تونست مخاطب رو تو عمق ماجرا غرق کنه.
پس اگه میخواید تیزرتون احساسات مخاطب رو قلقلک بده و پیام برندتون رو عمیقاً تو ذهنش حک کنه، حتماً از ابزارهایی مثل هوش مصنوعی Suno استفاده کنید.
چون یه موسیقی درست و حسابی میتونه تیزرتون رو از یه ویدیوی معمولی به یه تجربه بهیادموندنی تبدیل کنه.
سناریو نوشته شده بود، تصاویر ضبط شده، موزیک و صدای گوینده هم تنظیم شده بود. اما این قطعات پراکنده به تنهایی کافی نبودن. چیزی که این پازل رو تکمیل کنه و اون رو به یه تیزر جذاب و ماندگار تبدیل کنه، تدوین بود.
تصور کنید همه این اجزا مثل سازهای یه ارکستر باشن. هر کدوم زیبا و باکیفیت، اما بدون یه رهبر حرفهای، نمیتونن اون هماهنگی و تاثیر رو ایجاد کنن. اینجا بود که فهمیدیم تدوین، همون حلقه گمشدهایه که همهچیز رو کنار هم میچسبونه.
تو این مرحله، CapCut به کمکمون اومد. این ابزار با قابلیت هوش مصنوعی که دارد جوری طراحی شده که نهتنها کار تدوین رو سریع و راحت میکنه، بلکه امکانات حرفهای مثل انیمیشنهای خیرهکننده و تنظیم دقیق صدا و تصویر داره.
به کمک اپلیکیشن CapCut، تونستیم همه عناصر رو کنار هم بچینیم و یه ویدئوی یکپارچه و تاثیرگذار خلق کنیم.
با نرم افزار ادیت ویدیو کپ کات تدوین برای ما دیگه یه چالش نبود، بلکه یه فرصت شد برای اینکه خلاقیتمون رو بیشتر نشون بدیم.
نتیجه چی شد؟
تیزری که نهتنها پیام برندمون رو عالی منتقل میکرد، بلکه تجربهای بهیادموندنی برای مخاطب ساخت.
پس اگه شما هم میخواهید یه تیزر حرفهای و متفاوت بسازید که بتونه داستان برندتون رو با قدرت روایت کنه، CapCut یه انتخاب بینقص میتونه باشه. چون این ابزار فقط تدوین نمیکنه؛ جادو میکنه!
از لحظهای که ایدهها تو ذهنمون شکل گرفتن، تا وقتی که تیزر نهایی رو با افتخار نمایش دادیم، همهچیز تبدیل به یه تجربه خاص و فراموشنشدنی شد. چرا؟ چون با ابزارهای هوش مصنوعی، دیگه به روشهای سنتی محدود نبودیم.
با استفاده از ChatGPT ، Luma، Suno AI و CapCut، هر بخش از تیزرمون تبدیل به یه شاهکار شد.
حالا وقتشه که شما هم این جادوی دیجیتال رو تو دستهاتون داشته باشید!
شما هم میتونید، مثل ما، تیزرهای حرفهای و محتوای جذاب و تاثیرگذار بسازید. تنها کاری که باید بکنید اینه که از قدرت ابزارهای هوش مصنوعی استفاده کنید و پروژههاتون رو تو کوتاهترین زمان ممکن و با بالاترین کیفیت، به نتیجه برسونید.
دیگه وقتش رسیده که شما هم به جمع خالقان حرفهای بپیوندید و با اکانت پرمیوم ChatGPT برای نوشتن سناریوهای قوی، Luma برای خلق تصاویر شگفتانگیز، Suno AI برای موسیقی و صدای خارقالعاده و CapCut برای تدوین حرفهای، محدودیتها رو پشت سر بذارید.
تیزر بعدی شما میتونه همونی باشه که برندتون رو تو ذهن مخاطب حک میکنه و اونو برای خرید یا اقدام ترغیب میکنه.پس وقت رو از دست ندید. همین امروز با ابزارهای هوش مصنوعی شروع کنید.
آینده تبلیغات دیجیتال منتظر شماست!